هرگز شبیه مردم دیگر نبوده ام
آن را که دیده اند دیگران، ندیده ام
از این بهار دلکش و از شوق زندگی
ا ز لحظه های بی خبری ،مست ماندگی
سهمی نبرده ام چیزی ندیده ام
غم و غصه های من از رنگ دیگریست
از دردهای من کسی آگه نبوده نیست
آهنگهای زندگی من پر از غم است
در سطر سطر شعرش امواج ماتم است
از دشت و کوه و دره از، چشمه های آب
پاییز طلایی و این آفتاب ناب
از رعد و برق آسمان و ابرهای دور
از نغمه های شاد بلبلان پر سرور
سهمی نبرده ام ، چیزی ندیده ام
فقط تو بخوان
+ نوشته شده در یکشنبه سیزدهم بهمن ۱۳۸۷ ساعت 2:42 توسط mahak
|
سلطان سرزمين پهناور دل کوچکم !